معرفی مقالات مددکاران اجتماعی: تأثیر سرمایه اجتماعی بر بیماران اچ آی وی / ایدز
سرمایه اجتماعی در یک معنای عام، نوعی سرمایه گذاری در روابط اجتماعی است که با بازده مورد انتظار در بازار تعریف می شود. البته بازار لفظی استعاره ای است و محدوده آن در تحلیل های گوناگون می تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا بازار کار باشد که در آن، افراد با درگیر شدن در تعاملات و شبکه های اجتماعی، منافع مورد انتظار را تولید نمایند. اندیشه اصلی سرمایه اجتماعی این است که خانواده، دوستان، همکاران، دارایی بسیار مهمی را تشکیل می دهند که یک فرد می تواند در شرایط بحرانی آن ها را به کار گیرد، از آن ها بهره بگیرد و یا برای منافع مادی استفاده نماید. البته این مسئله برای گروه، بیشتر صدق می کند. اجتماعاتی که از نعمت مجموعه گوناگونی از شبکه های اجتماعی و انجمن های مدنی برخوردار هستند، در یک وضعیت محکم تری در مواجهه با فقر، آسیب پذیری و حل منازعات قرار دارند و بهتر می توانند از فرصت های جدید بهره ببرند.
با ملاحظه مضامین فوق، برخی صاحب نظران بر این عقیده اند که مفهوم سرمایه اجتماعی بحث جدیدی نیست و این مفهوم را می توان با عبارتی متفاوت در دیدگاه بنیان گذاران جامعه شناسی نظیر دورکیم و مارکس نیز یافت. از این نظر، این موضوع که مشارکت فرد در امور جمعی به نتایج مثبتی برای فرد و جامعه اش می انجامد، از آغاز مورد توجه جامعه شناسان بوده است. اما پورتس قدرت نوآورانه و اکتشافی این مفهوم را در دو چیز می بیند:
«نخست آن که این مفهوم بر پیامدهای مثبت معاشرت پذیری[۱] متمرکز است و ویژگی های کمتر جالب توجه آن را کنار می گذارد. دوم آن که پیامدهای مثبت را در چارچوب فراخ تر بحث سرمایه جای می دهد و توجه را به این نکته جلب می کند که چطور چنین اشکال غیر پولی، درست مثل حجم دارایی ها یا حساب بانکی، می توانند سرچشمه های قدرت و اثربخشی باشند. قابلیت کارکردی بالقوه منابع متنوع سرمایه، فاصله میان جنبه های جامعه شناختی و اقتصادی را می کاهد و هم زمان توجه سیاست گذاران را که به دنبال راه حل های کم هزینه و غیر اقتصادی برای حل مسائل اجتماعی هستند جلب می کند».
به گزارش ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، سرمایه اجتماعی مجموعه ای از توانمندی ها و ارزشهای غیر رسمی است که در بین اعضای یک گروه باعث افزایش مشارکت، تسهیل روابط اجتماعی و حل و فصل معضلات اجتماعی به گونه ای کم هزینه تر، سریعتر و سهل تر خواهد بود.
به طور کلی از سرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی ارایه گردیده است. یکی از تعاریف مطرح، این است که سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه ها تبادلات و ارتباطات می گردد. بر اساس این تعریف، مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیک با سرمایه اجتماعی می گردند.
سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو بر تعهدات و ارتباطات اجتماعی مبتنی است و خود او آن را چنین تعریف می کند: «سرمایه اجتماعی انباشت منابع بالفعل و بالقوه ای است که مربوط به داشتن شبکه ای نسبتا پایدار از روابط کم و بیش نهادی شده از آشنایی و شناخت متقابل است یا به عبارت دیگر عضویت در یک گروه برای هر یک از اعضایش از طریق حمایت یک سرمایه جمعی، صلاحیتی فراهم می کند که آنان را مستحق «اعتبار» به معانی مختلف کلمه می کند».
بنابراین از نظر بوردیو ایجاد و اثر بخشی سرمایه اجتماعی بستگی به عضویت در یک گروه اجتماعی دارد که اعضای آن، مرزهای گروه را از طریق مبادله اشیا و نهادها بنیان نهاده اند. این روابط ممکن است از طریق کاربرد یک نام مشترک (خانواده، ملت، انجمن، حزب) و مجموعه ای کامل از کنش ها برای نهادینه کردن، نظیر مبادلات مادی و نمادی تضمین شود.
از نظر بوردیو مقدار سرمایه اجتماعی در تملک هر عامل اجتماعی به دو امر وابسته است:
اول) اندازه شبکه ارتباطاتی که عامل اجتماعی به خوبی بتواند آن ها را بسیج نماید.
دوم) مقدار سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، نمادی) هر یک از کسانی که عامل اجتماعی با آن ها در ارتباط است.
او با تصریح تفاوت میان سرمایه اجتماعی با منابع چنین می نویسد: «اگرچه سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی و فرهنگی در تملک هر یک از عاملان، یا حتی مجموعه کامل عاملانی که با فرد در ارتباط هستند قابل تقلیل نیست، با این حال هرگز به طور کامل از آن مستقل نمی باشد».
به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط یک ودیعه[۲] طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست می آید. به عبارت دیگر، شبکه روابط محصول راهبردهای سرمایه گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا بازتولید روابط اجتماعی است که مستقیما در کوتاه یا بلند مدت قابل استفاده هستند. بوردیو توجه خود را بر فوایدی که از برکت مشارکت در گروه ها نصیب افراد می شود، به تعبیر خود «معاشرت پذیری عمدی با هدف دسترسی به منابع اجتماعی»، متمرکز می سازد، ولی معتقد است برخورداری افراد از منافع گروهی به واسطه موقعیت آن ها در گروه یکسان نیست:
«هر گروه شکل های کم و بیش نهادینه نمایندگی خود را داراست که آن را قادر می سازد تمامی سرمایه اجتماعی اش را که شالوده هستی گروه است در دستان یک عامل واحد، یا گروه کوچکی از عاملان متمرکز کند. گروه با کمک این سرمایه جمعی قدرتی را اعمال می کند که با سهم شخص عامل نامتناسب است»، وی در جای دیگر می نویسد: «افراد مختلف از طریق نمایندگی گروه ها و بسته به میزان سرمایه آن سودهای بسیار نابرابر از سرمایه تقریبا برابر اقتصادی، فرهنگی به دست می آورند؛ چرا که ساز و کارهای تفویض اختیار و نمایندگی که به منزله شرط تمرکز سرمایه اجتماعی معنا می یابد. بذرهای حیف و میل و سوءاستفاده از سرمایه ای را که گروه گرد می آورد، نیز در خود دارد». بنابراین نابرابری و رقابت بر سر منابع نه تنها میان طبقات و گروه های ممتاز در جامعه، بلکه در درون گروه ها و در میان افراد نیز جریان دارد و لذا سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو ابزاری است که وضعیت گروه و در نتیجه فرد را باز تولید می نماید.
مرور یافته ها حاکی از آن است که کمبود حمایت اجتماعی فرد مبتلا و افشای ابتلای فرد، اثرات روانی منفی نظیر اضطراب، افسردگی، غم، احساس گناه، منزوی شدن، کاهش امید به زندگی، محدودیت بیشتر شبکه های اجتماعی، بیکاری و ازدست رفتن درآمد و سوءتفاهم درباره تماس های اجتماعی را به همراه داشت. این واکنش ها به شکل گرفتن تفسیرهای شخصی بیمار کمک می کند و می تواند چالش هایی برای درک از خویشتن و نیز روابط تثبیت شده او به وجود آورد. در هر حال، داغ ننگ از باورها و برداشت های کلیشه ای سرچشمه می گیرد و بدین جهت بهداشت فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. پذیرش فرد مبتلا به HIV در کاهش واکنش های روانی، بدست آوردن اطلاعات مفید، تعامل اجتماعی مناسب، تشویق فرد برای پیروی از سبک های سالم زندگی، مقابله مثبت و سطوح بالاتر رضایت از زندگی تأثیر دارد.
هما صدری؛ مددکار اجتماعی و جامعه شناس
عضو تیم تخصصی وبسایت مددکاران اجتماعی ایرانیان
[۱] Sociability
[۲] Given